جنگل فیروزه ای

نه حشره (Bug) و نه خرس (Bear)، باگ‌بِرها پسرعموهای غول پیکر گابلین‌ها و هاب‌گابلین‌ها هستند. باگ‌برهای اولیه که ریشه در Feywild دارند، در مکان‌های پنهان، صعب‌ العبور و در سایه زندگی می‌کردند. مدت‌ها پیش، به اصرار خدای فاتح Maglubiyet، آن‌ها دور از چشمان دیگران به سطح مادی (Material Plane) آمدند. قرن‌ها بعد، آن‌ها هنوز هم قابلیت Fey برای دور از دید ماندن را دارند و بسیاری از آن‌ها از نفوذ خدای خود دور شده‌اند.

آن‌ها اندام بلند و پوشیده از موی پرپشت، گوش‌های تیز شکل و دندان‌های نوک تیز دارند. باگ‌برها با وجود هیکل قدرتمند خود، به لطف جادوی خود می‌توانند در فضاهایی که برایشان به نظر کوچک می‌رسد پنهان شوند

آسیمارها چه از یک موجود آسمانی سرچشمه گرفته باشند و چه از قدرت آسمانی برخوردار باشند، فانیانی هستند که جرقه‌ای از سطوح بالاتر سطحی را در روح خود حمل می‌کنند. آن‌ها می‌توانند جرقه را برافروزند تا نور بسازند، زخم‌ها را تسکین دهند و خشم بهشت را آزاد کنند.

آسیمارها می‌توانند در میان هر جامعه فانی ایجاد شوند. آن‌ها شبیه والدین خود هستند، اما تا 160 سال عمر می‌کنند و اغلب ویژگی‌های دارند که به میراث آسمانی آن‌ها اشاره می‌کند. این نشانه‌ها اغلب ظریف شروع می‌شوند و زمانی آشکارتر می‌شوند که آسیمار توانایی آشکار کردن ماهیت کامل آسمانی خود را به دست آورد. جدول ویژگی‌های آسمانی آسیمار نمونه‌هایی دارد که می‌توانید انتخاب کنید یا از آن‌ها به عنوان الهام برای ایجاد نمونه‌های خود استفاده کنید

مردمی بالدار که از سطح عناصری باد (Elemental Plane of Air) سرچشمه می‌گیرند. آراکوکراها هرجایی که باشند در آسمان‌ اوج می‌گیرند. اولین آن‌ها به دوک‌های باد آکا (Wind Dukes of Aaqa) خدمت می‌کردند و به همین دلیل به مقداری از قدرت باد اربابانشان آغشته شدند. نوادگان آن‌ها هنوز هم پژواکی از این قدرت را دارند.

از پایین،ٍ آراکوکراها مانند پرندگان بزرگ به نظر می‌رسند و بنابراین گاهی به آن‌ها مردم پرنده (Birdfolk) گفته می‌شود. ماهیت شبه‌انسان (Humanoid) آن‌ها فقط زمانی که روی شاخه‌ای خمیده‌اند یا در حال راه رفتن هستند مشخص می‌‍شود. آن‌ها در حالت ایستاده معمولا 5 فوت قد دارند و پاهای بلند و باریکشان به چنگال‌هایی تیز می‌رسد. بدن آن‌ها پوشیده از پر است، معمولا قرمز، زرد، قهوه‌ای یا خاکستری. سر آن‌ها نیز از پرندگان است و اغلب شبیه طوطی یا عقاب است.

استقبال با خیره شدن و زمزمه، خشونت و توهین در خیابان، بی‌اعتمادی و ترس در همه چشمان: این سرنوشت تمامی تیفلینگ‌ها است. قسمت بدتر ماجرا این است که تیفلینگ‌ها می‌دانند دلیل این واکنش‌ها پیمانی است که چندین نسل قبل با  آسمودئوس، ارباب نُه جهنم بسته شده است. نتیجه آن پیمان، تزریق ماهیت شیطانی آسمودئوس به خون تیفلینگ‌ها است. ظاهر و طبیعت تیفلنگ‌ها تقصیر آن‌ها نیست، بلکه نتیجه یک گناه قدیمی است که آن‌ها و فرزندانشان همیشه مسئول آن خواهند بود

قبایل اورک و انسان گاهی اوقات متحد می‌شوند، نیروهای خود را به یک گروه بزرگ‌تر تبدیل می‌کنند و باعث وحشت سرزمین‌های اطراف می‌شوند. این اتفاق ممکن است تحت رهبری یک وارلاک قدرتمند یا پس از سال‌ها مبارزه و به جایی نرسیدن اتفاق بیفتد. وقتی این اتحادها با ازدواج بسته می‌شوند، نیمه-اورک‌ها متولد می‌شوند. برخی از نیمه-اورک‌ها به ریاست قبیله می‌رسند و خون انسانی آن‌ها باعث برتری نسبت به رقبا می‌شود. برخی برای اثبات ارزش خود میان انسان‌ها و سایر نژادهای متمدن‌تر تلاش می‌کنند. بسیاری از آن‌ها ماجراجو می‌شوند و به شهرتی فوق‌العاده یا بدنامی بزرگی می‌رسند