افسانه ی والمر

03:20 1402/11/02 - لوزیَن

والمر یک آسیماری بود که در کودکی  پدر و مادر خود را از دست داد و به سختی سال های سال رو تنها بزرگ شد و زندگی کرد والمر تموم شهرتش را در نبرد با ارک های متجاوز از قبیله کلُمفوس که پیرو آراگاس خدای هرج مرج بودند که قصد فتح جنگل lindelwill  را داشتند بدست آورد که در اون زمان نگهبانان آسمان به کمک الف ها آمده بودند و پا به پای الف ها جنگیدن تا مبادا یک روز جنگ به شهر آسمانی اسکای پارادایس برسه  

از دلاوری های والمر در افسانه ها بسیار آمده و در خود شهر آسمانی اسکای پارادایس برای او یک آرامگاه بسیار بزرگ و زیبا ساخته اند والمر از دوران کودکی پیرو منطق خود بود و یک فرد اخلاق گرا بود با اینکه هیچ آهی در بساط نداشت والمر هنرهای رزمی رو از زئودور معشوقه ی دوران جوانی اش آموخت که دختر شاه بود و یک شاهدخت بود اما عمرش کفاف این را نداد که با آن ازدواج کند و سر انجام با زهری که توسط ملفورن رقیب عشقی او که دوست صمیمی او بود در غذایش ریخته بود کشته شدو ملفورن هم مجازات گشت و زئودور با دستور خودش کاخ نیرواندیا را ساخت و خودش هم بعد چندین سال تأمل غم از دست دادن والمر  با بریدن رگ خود از روی جهان محو گشت و جسد اوراهم در کنار والمر عشق ابدی او خاک کردند و شاهزاده زِیلین پسر اول پادشاه به فرمانروایی رسید